خودآگاهی، مهمترین مهارت و توانایی برای بهبود و ارتقاEQ است. به تعریف جان مه یر، خودآگاهی به معنای «آگاهی از حالت روانی خود و تفکر ما درباره ی آن حالت» است. خودآگاهی بر احساسات تند و قدرتمند، بر هوش هیجانی تاثیری بسزا دارد. به این معنا که احساس خشم می تواند حس آزادی بیشتری به انسان دهد؛ اما نمی توان بر اساس آن عمل کرد و باید از قدرت آن برای رهایی خود بهره گرفت، رهایی ای که حاصل تلاشی منسجم شده است نه حاصل حرکاتی افسار گسیخته.
گاهی اوقات هیجان خاصی داریم ولی نمیدانیم که اسم این هیجان چیست؟ چه محرکی باعث ایجاد این هیجان در ما شده است؟ و ما براساس چه باور ذهنی، محرک را تفسیر کردهایم؟ درنتیجه در لاک دفاعی خود فرو میرویم و دچار سردرگمی میشویم. در صورتی که اگر هیجان خود را بشناسیم بهتر میتوانیم با آن مقابله کنیم و از حالت گیجی درآییم.
در مثالی که در ادامه میآید میخواهیم فرد سردرگمی را کمک کنیم تا نام هیجانش را پیدا کند: میگوید احساس تحقیرشدگی دارم. ما کمک میکنیم تا بداند چه محرکی این احساس را در او ایجاد کرده است، میگوید در اتاق 3 نفره در خوابگاه زندگی میکنم و دو هم اتاقی من مدام باهم به صورت پچپچ صحبت میکنند، ما تلاش میکنیم تا متوجه شود محرک را با چه باوری تفسیر کرده است، میگوید: حتماً من قابل اعتماد برای آن ها نیستم.
این موضوع را میتوان به حالت کامپیوتر تشبیه کرد یعنی باید بدانیم چه اطلاعاتی به کامپیوتر ذهن انسان دادیم، چه نرمافزاری در ذهن ما وجود دارد و برونداد ما چیست؟
هیجان تحقیر شدگی
باور: من دوست خوب و قابل اعتمادی نیستم و آن ها از من خوششان نمیآید.
محرک: پچپچکردن در هم اتاقی
هیجان خوار شمرده شدن
باور: من دغدغه ذهنی او نیستم، او اولویتهایی مهمتر از من دارد.
محرک: همسرم به من تلفن نزد.
هیجان حسادت
باور: من بیاستعدادم، انسان موفق کسی است که موفقیت درسی او بالاتر باشد.
محرک: دوستم موفقیت تحصیلی بدست آورده است.
منبع : تیم متخصصان نوین مالی
- ۹۷/۰۷/۱۲